به گزارش خبرنگار ایبِنا، آنچه در این مقاله ملاحظه میفرمایید، گزارش تحلیلی الجزیره عربی از آینده ایران پس از عضویت در سازمان همکاری شانگهای و پیامدهای داخلی و خارجی آن برای قدرتهای منطقهای و جهانی است که در قالب یادداشتی تامل برانگیز بعد از بیانیهی اجلاس سمرقند در ازبکستان که در آن به صورت رسمی عضویت دائم ایران در پیمان شانگهای اعلام شد، منتشر گردید.
ایران پس از سالها به عضویت اصلی سازمان همکاری شانگهای درآمد و این پیمان با ۹ عضو اصلی به مسیر خود ادامه خواهد داد. این موضوع خبر مسرت بخشی هم برای بدنه حاکمیتی ایران و هم مردم ایران خواهد بود؛ زیرا آنها این رویداد را، اتفاقی خوش یمن در مسیر تحقق آرمانهای اقتصادی و تجاری خود در سطح بین المللی میدانند.
درخواستهای قبلی ایران برای عضویت در سازمان همکاری شانگهای سالها بی نتیجه مانده بود. تحریمهای سازمان ملل و موضعگیری برخی از اعضا از جمله تاجیکستان به دلیل حمایت تهران از جنبش اسلامی تاجیکستان، از مواردی بود که این مسیر را پر چالش کرده بود.
یک ماه قبل از تائید عضویت ایران، علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در توییتر اعلام کرد که "موانع سیاسی" برای عضویت کامل برداشته شده است. او این پیام را به زبانهای فارسی، انگلیسی، عربی و عبری منتشر کرد. این حرکت شمخانی نشان داد که پیامی مهم برای منطقه و غرب دارد.
پس از تصویب عضویت ایران، شمخانی در پیامی دیگر در توئیتر اعلام کرد که: "از تصمیم سازمان همکاری شانگهای برای تایید عضویت کامل ایران به گرمی استقبال میکنیم. این حرکت، یک گام بزرگ به سوی تقویت روابط با همسایگان و یک انگیزه مهم برای سیاست خارجی حاکم بر خاورمیانه و آسیا با محوریت ایران خواهد بود؛ لذا ما به تلاشهای خود برای ایجاد ابتکارات بومی به نفع منطقه را ادامه خواهیم داد"
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران پس از بازگشت از نشست سران همکاری شانگهای، عضویت دائم ایران در این سازمان را یک "موفقیت حیاتی و دیپلماتیک" خواند که به معنای پیوند ایران با زیرساختهای اقتصادی آسیا و منابع عظیم آن است. او طی سخنرانی در این اجلاس دو روزه، "یکجانبه گرایی" ایالات متحده را محکوم کرده و خواستار تلاشی هماهنگ برای مبارزه با تحریمها شده بود.
رئیس جمهور ایران در حاشیه اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای، چندین دیدار دوجانبه در سطح عالی برگزار کرد. از جمله، امضای هشت توافقنامه با امامعلی رحمان، رئیس جمهور تاجیکستان بود که به نظر اولین حرکت جدی ایران در راستای تحقق اهداف اقتصادی خود برای ورود به آیندهای بهتر باشد. توافقی که مراودات بازرگانی معادل ۵۰۰ میلیون دلار را برای تجارت دوجانبه سالانه ایجاد کرد که نزدیک به ۱۰ برابر بیشتر از سطح فعلی ارتباطات اقتصادی دو کشور است.
به نظر میرسد به جای دستاوردهای عمده سیاسی یا اقتصادی، راهبرد اصلی جمهوری اسلامی ایران از این موفقیت در کوتاه مدت، افزایش اعتبار و دیپلماسی سیاسی باشد؛ در واقع، کنشهای عملیاتی سران حاکمیت ایران و صحبتهای رئیس جمهور ایران و معاونانش، اشتیاق و تمایل به پیش رویهای سیاسی در منطقه و جهان را بیشتر نمایان میسازد.
حمیدرضا عزیزی، تحلیل ارشد سیاسی، عضو مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه و پژوهشگر مدعو در موسسه آلمانی امور بین الملل و امنیت (SWP)، در مصاحبهای که پس از این رویداد سیاسی با الجزیره انجام داد اعلام کرد که:
"مساله اصلی در این رویداد سیاسی، رویکرد ایران در قبال سازمان همکاری شانگهای است. ایران تمایل دارد این سازمان را به عنوان مرکز قدرتهای بزرگ غیر غربی ببیند تا یک سازمان بینالمللی مدرن؛ لذا به نظر میرسد که در آیندهای نزدیک، خواهان اجماع فراگیر و همهجانبه تمامی اعضای اصلی و ناظر برای آغاز یک پویش هدفمند در جهت کاهش سلطه سیاسی و اقتصادی غرب بویژه ایالات متحده بر ساختارهای بینالمللی خواهد بود؛ بنابراین ایران تمایل دارد با حسن رفتار و همراهی صادقانه با سایر اعضا، بستری از اعتماد سیاسی و اجتماعی چند جانبه را برای تشکیل اتمسفر ضدغربی و ضد آمریکایی زمینهساز شود. این در حالی است که کشورهایی مانند پاکستان و هند شرکای نزدیک آمریکا هستند و حتی روسیه و چین هرگز حاضر به چالش آشکار با آمریکا در صحنه جهانی نبودهاند؛ بنابراین مسیر سخت، اما نه غیر ممکن را در پیش خواهد داشت. برآیند این مولفهها و همچنین تلقی ایران از خود به عنوان یک هژمون طبیعی در غرب آسیا، زمینه را برای پیوستن ایران به سایر قدرتهای بزرگ ضد غربی در جهت تشکیل ائتلافی قوی و به چالش کشیدن هژمونی آمریکا فراهم خواهد کرد.
البته ایران در این مسیر چالشهای دیگری هم خواهد داشت؛ زیرا باید قبول کنیم که آمریکا در عرصه بین الملل یک چهره تاثیرگذار است و کشورهایی که روابط سیاسی و اقتصادی پر منفعتی با ایالات متحده دارند، به راحتی تمایلی برای برهم زدن صندوق سودآور خود و تشکیل ساختاری جدید که شکست یا پیروزی آن در گرو متغیرهای زیادی است، نخواهند داشت یعنی به زبان ساده، اعضای سازمان همکاری شانگهای تمایلی به درگیر شدن در رقابتهای ایران ندارند. حال با توجه به اینکه در روز جمعه، حضور کشورهای عربستان سعودی، قطر و مصر به عنوان "شرکای تعامل و گفتگو" در پیمان شانگهای پذیرفته شد، به نظر میرسد کفهی ترازو به سمت هم پیمانان آمریکا سنگینتر شده باشد".
عباس اصلانی، پژوهشگر مرکز مطالعات راهبردی خاورمیانه در گفتگوی دیگری با الجزیره اعلام کرد:
"این اولین باری است که ایران پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ به عضویت کامل یک بلوک بزرگ منطقهای در میآید. ایران در معرض تحریمهای یکجانبه است و حضور ایران در این سازمان بدان معناست که اعضای سازمان همکاری شانگهای، این تحریمها را بهعنوان تحریمهای بینالمللی به رسمیت نمیشناسند و به همین دلیل درخواست ایران برای عضویت کامل را پذیرفتهاند"
وی افزود: " ایران به دستاوردهای سیاسی و اقتصادی مهمی در قالب همکاری با همهی اعضا بویژه چین و روسیه چشم دوخته است. این عضویت میتواند قرارداد همکاری جامع ۲۵ ساله با چین و گسترش همکاریهای اقتصادی در حوزه انرژی و تجهیزات نظامی با روسیه را بیش از پیش بهبود ببخشد.
اصلانی با بیان اینکه ایران این امکان را دارد که به منطقه آسیای مرکزی که میتواند به عنوان بازاری برای صادرات کالاهای ایرانی تلقی شود، دسترسی قابل توجهی پیدا کند، گفت: تنها زمان نشان میدهد که ایران چقدر از این پتانسیلها را محقق میکند.
اصلانی معتقد است که تحریمهای آمریکا در صورت تداوم، میتواند سد راه دستیابی به این پتانسیلها باشد، اما پیشرفت اقتصادی ایران را متوقف نخواهد کرد.
اصلانی در انتهای تحلیل خود از این اتفاق سیاسی و اقتصادی اعلام کرد: "اگر توافق هستهای احیا شود، تنها یک بال و بازوی موثر برای ایران خواهد بود. بازوی دیگر، توسعه روزافزون روابط با شرق است که بدون توجه به موفقیت آمیز بودن یا نبودن مذاکرات با غرب، اتفاق خواهد افتاد"